"رگ خواب"

ساخت وبلاگ

"رگ خواب" با اینکه فیلمی نبود که بتونم دوستش داشته باشم ولی چند تا دیالوگ دوست داشتنی داشت که قابلیت مست عشق کردن آدما رو داره، البته نه تو شرایطی که توی فیلم بود، بلکه تو یه موقعیت دوست داشتنیِ واقعی، تو یه محیطی که جز عشق بوی دیگه ای ازش استشمام نمیشه. شاید عاشقانه های من با خودم به گور برن و ته تهِ تجربه عشق برام تو یه عشقِ از سر تصمیم عاقلانه و خالی از بسترِ هیجان و قیلی ویلی های لحظه ای باشه ولی با این همه هیچ کس قدرت اینکه تفکرات عاشقانه ام رو بکوبه رو نداره.

::

یه جمله به زبان فرانسه رو دستمال کاغذی نوشت.

_ ولی تو شو فهمیدم.. گمونم منظورتون به من بود.!

+ دقت کردین آدما تو ارتباطشون از یه جایی ناخوداگاه به جای شما میگن "تو"... عجیبه ها

(به دور از دنیای رگ خواب نوشت: خیلی ها هم منتظر تو شنیدن یا دنبال بهانه برای تو گفتنن) تووووِ عجیب خیلی عجیب!


لیلا حاتمی تو دلش میگه: تهران، دره درکه، مقابل موزه مردم شناسی، سه شنبه ساعت: 10 صبح هیچ چاره ای جز عاشق شدن برام باقی نذاشت.


کوروش تهامی توی ماشین، تو هوای بارونی رو به لیلا حاتمی: مینا، دقیقا سی و دو ثانیه وقت داری بهم بگی منو دوست داری یا نه!


کاش همه این جمله های دوست داشتنی تو یه فیلم دوست داشتنی که عشق رو با ارزش نشون میداد گفته میشد. :)


مسابقه شعرخوانی به یاد قیصر امین پور:

بنظرم مسابقه جالبی میشه، اگه امکانش هست لطفا شرکت کنید. اینم لینکش برا اطلاعات بیشتر.

انگار گزارش کار آزمایشگاهه :)...
ما را در سایت انگار گزارش کار آزمایشگاهه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dinky282 بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 4 ارديبهشت 1397 ساعت: 6:04