عنوان مثلا: جدال با من

ساخت وبلاگ

جناب دچار در جواب کامنتم نوشت: خونه ی بابا عملا مهدکودکه براشون + عمه ای که خاله است برا اون مهد :))

چند روز پیش یکی گفت: بیشتر به تو میاد خاله باشی تا عمه.

الان یه سوال پیش میاد که "عمه" باید چطور باشه؟؟

بنظر خودم بیشتر بهم میاد دوست بچه ها باشم.

یکی دیگه هم بهم گفت: یه جور لوس بودن ذاتی وجودداره که تو با این جذبه اونو نداشتی خیلی نچسب میشدی. :)

قبلنا اولای پرش از نوجوونی به جوونی حس های مبهم زیادی داشتم، بعضا سرم شلوغ میشه یادم میره ولی امروز صبح با حجم زیادی رو دلم قلمبه شده، هرچقدر هم مشغول میشم باز ولم نمیکنه چسبیده بهم.

کم کم دارم قبول میکنم که دیگه نوجوان نیستم.

چند نفری هم نصیحتم میکردن: 

_ یکم بددل بودن بد نیست سعی کن یادبگیری. 

_ شرمنده ها یه ریلکس بودنی داری که احمق نشونت میده.

_ خیلی مسخره است سعی داری خودت رو به ساده ترین شکل ممکن بیان کنی.

_ کی میخوای بفهمی شوخیای تو فقط برا خودت آپدیت میشه بقیه آدما به ذهنت دسترسی ندارن.

* راستی چرا آدما ناگفته های همو نمیفهمن؟؟

انگار گزارش کار آزمایشگاهه :)...
ما را در سایت انگار گزارش کار آزمایشگاهه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9dinky282 بازدید : 206 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1396 ساعت: 14:58