دیدین ی وقتایی, کلی حرف و ایده تو ذهن جمع شده. ولی نمیشه بیان کرد. یا شایدم نمیتونیم بیان کنیم. یا نمیخاییم بیان کنیم. یا نحوه بیانش سخته. یا هم میتونیم هم میخاییم هم راحته ولی نمیشه , حتی بی دلیل نمیشه ... "دقیقا من تو این حالتم"
احساس سطحی بودن دارم . چ تو حرف چ تو نوشتن چ تو رفتار .. نمیدونم شاید بقول دوستم مبهم تر شدم و فقط برعکس فک میکنم .
کسی راهی برای خلاصی از گیج بودن داره ؟؟
+ قهوه داغ چشمان زاغ .. نگاه براق آتش اجاق .. و سردی ییلاق "یاد چرند گویی بخیر" :))
برچسب : تو را من چشم در راهم شباهنگام,تو را من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند,تو را من چشم در راهم شباهنگام نیما,تو را من چشم در راهم شباهنگام حسین قوامی,شعر تو را من چشم در راهم شباهنگام,تو را من چشم در راهم نه چون نیما شباهنگام,تو را من چشم راهم شباهنگام,دانلود اهنگ تو را من چشم در راهم شباهنگام,متن شعر تو را من چشم در راهم شباهنگام,معنی شعر تو را من چشم در راهم شباهنگام, نویسنده : 9dinky282 بازدید : 211